امروز به مناسبت هفته بسیج از بنیانگذار این شجره طببه یادی کنیم که دلمان سخت برایش تنگ شده است. من شخصا خود را بسیار کوچکتر از آن می دانم که به معرفی ابر مرد تاریخ اسلام و ایران امام خمینی بزرگ (ره ) بپردازم زیرا از عظمت او هر چه بگوییم کم است و او را کوچک کرده ایم واقعا واژه از توصیف او عاجز است.
می گویند آنگاه که حضرت ابراهیم (ع) را در میان کوه آتش افکندند خیل دوستدارانش از ریز و درشت هر یک به وسع خود در تلاش بودند تا آتش را خاموش کنند. زنبور عسل هم در دهان خود آب پر می کرد و می آورد و بر آتش می ریخت از او پرسیدند فکر می کنی که با آب ریختن تو این آتش خاموش می شود؟ گفت نه. می دانم که این آتش با آب ریختن من خاموش نخواهد شد اما می خواهم اسم مرا هم در میان دوستداران ابراهیم (ع) بنویسند. من هم به تأسی از این داستان از امام خمینی (ره ) می نویسم.
به علاوه ممکن است بزرگان و هم عصران من به سبب زنگارهایی که به خاطرشان نشسته و جوانان امروز به این سبب که آن عزیز سفر کرده را درک نکرده اند، آن خدایی گوهر را آنگونه که شایسته است نشناسند و ذهن شان با سنت و سیره آسمانی او در حد کافی و وافی آشنا نباشد. لذا در اینجا مطالبی در دوبخش می آورم تا یک بار دیگر عزیزانم پیر و جوان بدانند که ما جوانان سال 1358 و 1359 چه سعادتمند و خوشبخت بودیم و در پرتو چه خورشید نور افشانی زیست کرده ایم. آنگاه برای حل مشکلاتشان بار دیگر به او رجوع کنند که او درسهای بی پایانی برای زندگی شرافتمندانه دارد. هردوی این بخش ها قابل مطالعه و دقت است:
اما بخش اول: کلامی از فیلسوف قرن شهید مطهری
شهید بزرگوار مطهری در شأن امام (ره ) می فرماید:
" نهضت اسلامی ايران مفتخر است كه در حال حاضر رهبری آنرا مراجعی آگاه و شجاع و مبارز بر عهده گرفته اند كه نيازهای زمان را تشخيص میدهند، با مردم همدردند، سودای اعتلای اسلام دارند، يأس و نوميدی و ترس را كه از جنود ابليس است به خود راه نمیدهند . ........
آن " سفر کرده " كه صدها قافله دل همره اوست، نام او، ياد او، شنيدن سخنان او، روح گرم و پرخروش او، اراده و عزم آهنين او ، استقامت او، شجاعت او، روشن بينی او، ايمان جوشان او كه زبانزد خاص و عام است، يعنی جان جانان، قهرمان قهرمانان، نور چشم و عزيز ملت ايران استاد عاليقدر و بزرگوار ما حضرت آيةالله العظمی خمينی ادام الله ظلاله، حسنه ای است كه خداوند به قرن ما و روزگار ما عنايت فرموده و مصداق بارز و روشن " « ان لله فی كل خلف عدولا ينفون عنه تحريف المبطلين » " است. (نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر ص 85 )
بخش دوم: کلماتی از خود حضرت ایشان
مطالب ذیل سخنان و توصیه هایی ازخود امام خمینی آن شاگرد شایسته مکتب امیر المؤمنین علی (ع) است که در اوج قدرت از او صادر شده است و حقیقتا مشی سیاسی و حکومتی آن بزرگوار بود. چه زیبا به ما آموخت و هیچگاه یادمان نمی رود که سیاستمداری و سیاست ورزی اسلام از چه سنخی است. ملاحظه بفرمایید:
«امروز که جمهوری اسلامی است، اگر یک مطلبی بر خلاف مقاصد اسلامی واقع شود، این نه این که ضرر به «همان کسی» که این کار را انجام می دهد می خورد، (بلکه) اگردر پاسدارها باشد، ضرر به اصل «پاسدارهای جمهوری اسلامی» می خورد، از آنجا هم یک قدم بالاتر می رود و به «جمهوری اسلامی» می خورد. در آن زمان اگر هر چه برایمان واقع می شد «بر ما» واقع می شد، بر اسلام واقع نمی شد، لکن امروز، که به اسم اسلام هر کس الان مشغول یک کاری است، چنانچه یک خطائی یا عمدی واقع شود «پای اسلام» حساب می شود» (صحیفه امام:ج11، ص65)
«امروز یک مسأله خطرناکی که مطرح است، ما آن وقت اگر از طاغوت شکست خورده بودیم هیچ إبایی نداشتیم، مطلب حقی داشتیم، می گفتیم نتوانستیم پیش ببریم و آنها بر ما غلبه کردند. اما امروز مسأله این نیست، اگر امروز ما یک خطایی بکنیم که دشمنهای ما در خارج دامن به آن بزنند، در داخل دامن به آن بزنند، و منعکس کنند که اسلام هم مثل سایر مکتبها بلکه پایین تر از آنها، این شکست، شکستی است که جبران ناپذیر است» (همان: ج8، ص273)
«خوف این است که این به پای اسلام نوشته شود و در خارج بگویند این نظام اسلامی هم مثل سابق است، همان طوری که سابق میریختند توی خانه مردم و میگرفتند و هیچ قاعده ای نبود الّا قاعده جباریت و ظلم، حالا هم بی میزان مثلا در بعضی جاها میروند خانه مردم، این پای اسلام حساب شود.» (ج8، ص272)
«کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمی رسید حالا که رسید دیدید اینطور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت.»(ج19، ص43)
«اگر از دولت اسلامی خلاف صادر شود، اسلام را لکه دار می کند. اگر از روحانی در این زمان یک خلاف صادر شود، مکتب را متزلزل می کند. اگر از پاسدارهای ما خدای نخواسته یک خلافی صادر شود، همان کارهایی که در رژیم سابق می شد، صادر به اسم اسلام بشود، مکتب ما متزلزل می شود.(ج8، ص422)
«در رأس علما هستند و اگر در رأس یک خطایی واقع شود مردم او را پای انبیاء می گذارند و می گویند تعلیم آنهاست. لااقل دشمنهای ما می گویند اسلام همین بوده است.»(ج8، ص259)
«اگر ما یک کاری بکنیم که اسلام در نظر دنیا لکه دار شود این جرم از جرمهایی است که نابخشیدنی است، قابل جبران نیست، غیر از این است که ما خودمان «بینی و بین الله» یک خلافی بکنیم، خوب این را توبه می کنیم، تمام می شود، اما اسلام را در دنیا جلوه بدهیم که این رژیم همان رژیم محمدرضایی است، این آخوند هم همان کاری را می کند که آن سرهنگ آن وقت می کرد، این پاسدار اسلامی هم همان کاری را می کند که آن سازمان امنیتی می کرد، این اسباب این می شود که مکتب آلوده شود.»(ج8، ص409)
اگر راز شیدایی و دلدادگی خیل عظیم امت و ملت، بسیجی و سپاهی، ارتشی و انتظامی، طلبه و دانشجو، عالم و عامی، کاسب و کارگر،صنعتگر و کشاوز، همه و همه به او را از من بخواهید خواهم گفت دلیلی نداشت جز این سیره و سنت حسنه. و این ارادت بی پایان، لاینقطع ادامه خواهد داشت همچنانکه انسانهای حق جو اجداد طاهرینش را هرگز فراموش نکردند. آی بر قبرت نور ببارد. روحت شاد و راهت پر رهرو باد