در دنیایی که رسانه همه عالم را فتح کرده بگذار نام خمیگان هم در عالم مجازی بچرخد.

نامه نظرعلی طلبه به خدا

نوشته ای که از نظرتان می گذرد نامه ای است که در دوره ناصرالدین شاه طلبه ای به خدا نوشته و از قضا بدست ناصرالدین شاه رسیده و او آن را بالتمامه اجابت کرده است. سادگی و خلوص نهفته در آن که علت اجابتش می باشدجالب و قابل مطالعه است.

در گذشته های نه چندان دور  طلبه ای به نام نظرعلی طالقانیدر مدرسه مروی تهران مشغول تحصیل علوم دینی بود. او طلبه ای فقیر و بی چیز بود. روزی از روزها نظرعلی به ذهنش رسید که برای خدا نامه ای بنویسد و وضع و حالش را بیان نماید و از او بخواهد که کمکش کند. بالاخزه قلم بدست گرفت و نامه ای ساده و بی آلایش برای خدا به رشته تحریر در آورد. مضمون نامه اش این بود: بسم الله الرحمن الرحیم خدمت جناب خدا ! سلام علیکم ،اینجانب بنده ی شما هستم. از آن جا که شما در قران فرموده اید : "ومامن دابه فی الارض الا علی الله رزقها" «هیچ موجودزنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین. در جای دیگر از قران فرموده اید : "ان الله لا یخلف المیعاد" مسلما خدا خلف وعده نمیکند. بنابراین اینجانب به موارد زیر نیاز دارم : ۱ - همسری زیبا ومتدین ۲ - خانه ای وسیع ۳ - یک خادم ۴ - یک کالسکه و سورچی ۵ - یک باغ ۶ - مقداری پول برای تجارت ۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید. مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16نظرعلی طالقانی

نظرعلی بعد از نوشتن .. نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ به نظرش می رسد کهدر مسجد بگذارم که خانه ی خداست. او به مسجد شاه در بازار تهران می رود و  نامه را در مسجد در سوراخی قایم میکند و با خودش میگوید: حتما خدا پیداش میکند! او نامه را پنجشنبه در مسجد می گذارد و می رود. صبح جمعه که ناصرالدین شاه به همراه درباریان و ملتزمین رکاب عازم شکار بوده  کاروانش لاجرم باید ازجلوی مسجد عبور می کرد. از آن جا که به قول پروین اعتصامی "نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست" ناگهان به اذن خدا بادتندی شروع به وزیدن می کند و نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازد. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند او روبه وزرا کرده و می گوید: نامه نظرعلی را خدا به ما حواله فرموده پس ما باید مطالباتش را فراهم کنیم و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود. این نامه الآن در موزه گلستان  نگهداری می شود.

برگرفته از سایت روستای گوندوز


منبع : http://advdghki.blogfa.com/post-354.aspx
تاریخ انتشار :  چهارشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۴ساعت 1:58 | توسط : علی علوی  |