آقا علیرضا سلام علیکم؛
باور کن دو بار جواب مفصلی برایت تهیه کرده ام ولی متأسفانه در مسیر ارسال پاک شده است انشاءالله که این بار درست ارسال شود. اگر نشود در خود وب می گذارم. ( علیرغم اینکه راضی نبودم اینگونه شد)از این که به وبلاگ سرزده ای بسیار سپاسگزارم . از اظهار لطفی هم که کرده بودی تشکرمی کنم. من از شما تقاضای کمک دارم تا بتوانیم این کار را به سر انجام خوب برسانیم. ما با بزرگان روستا باید مصاحبه هایی برای ثبت و ضبط آنچه آنها به خاطر دارند انجام دهیم، باید از هرچه عکس قدیمی وجود دارد اسکن تهیه کرده و یک نگارخانه از عکسهای قدیمی ایجاد کنیم، از عتیقه جات موجود در روستا باید عکس بگیریم و یک موزه مجازی ایجاد کنیم، اینها و کارهای مشابه آن، کارهای سنگینی هستند که باید انجام شوند. شما در تمام زمینه ها می توانید کمک کنید.
اما بعد همانطور که ملاحظه کردی خواسته اولت جامه عمل پوشیده وآخرین وب نوشت را با فونت درشت نوشته ام. در پاسخ به سئوالت هم اگر نخواسته باشی مرا امتحان کنی که دیگر من نمی توانم نمره خوب بگیرم، این امر واضح است که رسانه های نوین همگی کمپرادور و عالمی هستند و همه فضاها را برای خود می خواهند. آنها جای دیگر ابزارها را تنگ تر و تنگ تر می کنند. منبر هم نوعی ابزار تبلیغی و رسانه است که برد مشخصی دارد. هرچند که بسیار ارزشمند و تأثیر گذار است و در شرایطی مثل در گیریهای نامتقارن اگر زمینه مثل دوره انقلاب اسلامی فراهم شود، می تواند حتی بزرگترین رسانه ها را به حاشیه براند، اما اکنون آن زمینه ها فراهم نیست. لذا تبلیغ و منبر سخت شده است. از چند جهت این مشکل وجود دارد. اولا رسانه ای مثل تلویزیون مردم را بد عادت می کند و یک عامل بازدارنده از رفتن به مسجد و پای منبر و غیره است، تلویزیون شخصیت خاصی را درمردم تربیت می کند که چندان با تربیت منبری سنخیت ندارد، اطلاعات محدود و کم عمق و وسیع می دهد و مردم از نظر نیاز خود را اشباع شده می بینند، اگر ماهواره و اینترنت را هم اضافه کنیم که واویلا است، استدلالهایی بی شمار از این دست می توان مطرح کرد که امیدوارم در همین حد کافی باشد.....
در مورد علما و در رأس قدرت بودن هم اشکالاتی وجود دارد. اولا قدرت همیشه رقیب و مخالف دارد. قدرتمندان دنیا با نظام ج.ا.ا مخالفند، تبلیغات سخت و سرسام آوری علیه نظام و روحانیت وجود دارد، بسیاری به درست یا به غلط مشکلات خود و راه حل آن را همواره در دست صاحبان قدرت می بینند، و امروز به روحانیت به عنوان صاحب قدرت نگاه می شود. به لحاظ روانی از آن جهت که بسیاری فکر می کنند قدرت در دست روحانیت است و مشکلات را حل نمی کند نگرش منفی پیدا می کنند. شاید در میان مردم عوام زیاد دیده باشی که بی دلیل با دیدن یک روحانی بدگویی می کنند، البته در درون هم مشکلاتی وجود دارد. اینها دلایل چندی برای اثبات ادعایی بود که در آنجا مطرح کرده بودم. انشاءالله که رد نشوم.